صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل طراح قالب | ||
|
سلام .... یه سلام گرم و پر انرژی به آقای خودم.... آقای خوبیها ..... خیلی وقت بود که دست به قلم نشده بودم تا برای شما بنویسم ولی امروز این صفحه کلید که هیچوقت نمیتونه برام جای قلم و کاغذ رو بگیره برام شده همدم من ..... آقا جان.... بعضی وقتا انقدر حضورتو تو قلبم احساس میکنم که باورم نمیشه حرفهارو..... میگن غایبی... ولی تو .... حاضرترینی و من چه میدونم ازتو و از تنهایی تو .....
من .... اگه یه روز دوستم زنگ نزنه و احوالمو نپرسه .... فرداش زنگ میزنم و میگم خیلی نامردی.... حالا فکرشو بکن .... اینهمه مثل من و امثال من هستن که ادعای دوستی با شما رو دارن .... ولی دریغ از اینکه یه روز بهت وصل بشیم و احوالتو بپرسیم ..... آقا خوبی؟؟ گریه هات تموم شد؟؟؟ هنوزم که هنوزه تنهایی؟؟؟؟
سخته آقاجان .... اینهمه آدم ادعای دوستی کنن و شما تنها باشید..... من منتظرت نیستم ..... تو منتظر منی...... منتظر منی که یه تکونی به خودم بدم..... من اسم خودمو گذاشتم منتظر و غیبت میکنم؟ دروغ میگم؟....... آقاجان .....عهد میبندم که دیگه اشکاتو در نیارم .... ولی مگه دووم میارم؟؟؟
آقاجان ..... دستمو بگیر ..... میدونم که عمریست گرفته ای ..... گفتم که نکنه یه وقت رهایش کنی..... یاحق آرمیتا - مدیر وبلاگ منتظران ظهور برچسبها:
هی شعار میدن ما اگه کربلا بودیم.... نمیذاشتیم اونجوری بشه..... یادم میاد از بچگی بهمون میگفتن انشا بنویس که اگه کربلا بودی چیکار میکردی..... بابا چرا میرید تو گذشته..... حال رو ببینید..... اینجا ایرانه.... و الآن دوره امامت آقا مهدی موعوده ..... پس الآن وقتشه که خودتو نشون بدی...... الآن باید نشون بدی چند مرده حلاجی؟.... بیایم یه خورده به بچه ها یاد بدیم .... یاد بدیم که چی به چیه..... اینجا اگه خودتو درست کنی خیلی مردی...... اینجا..... باید پا در عرصه ی عمل گذاشت..... از بعضیا عذر میخوام ولی اینجا هرکس و ناکسی حرف زدنو بلده..... پس یاعلی......
ممنون که هستین..... موفق باشید – یاحق آرمیتا – مدیر وبلاگ منتظران ظهور برچسبها: درست شب جمعه بود .... من پنجره های روبه رومو باز کردم و فقط نگاه میکردم ..... نگاه ....... به تماشای افرادی مشغول بودم ..... شب جمعه بود ..... ساعت 12 شب ... نماز شب نمی خوندن ..... دعای کمیل هم نه .... دعای فرج؟؟؟.... دعای سلامتی آقا؟؟؟؟؟ زیارت آل یاسین ؟؟؟ .... نه بابا اینا چیه؟..... مطمئن هستم اون لحظه به یاد هرچیزی بودن به جز خدا و آقا ..... دوست ندارم گنگ حرف بزنم ...... پس بذارید براتون تعریف کنم ..... شب جمعه بود (یا همون پنجشنبه شب ) ..... مشغول کاری بودم ..... که.... یهو .... صدای جیغ ...... فریاد ..... به سرعت رفتم سمت پنجره ..... با خودم گفتم حتما کسی مُرده .... همسایه .... دوست یا آشنا ....... ولی ...... نه ..... خبرایی بود ...
جمعیت عظیمی رو دیدم ... یه جورایی شبیه بود به دسته ی عزاداری ..... ولی بیشترش رو خانوما تشکیل میدادند...... جلوی دسته یه آقایی گل گرفته بود دستش ....... به به ...... بعله .... آقا داماده ....
چند تا مرد هم دوروبرش و پشتشون سیل جمعیت خانوما که جیغ و داد و فریاد میزدند ...... البته یه سریها هم سینی گرفته بودند رو سرشون ..... بابا حنابندونه .....
حالا هاشواش چیه دیگه نصفه شبی؟؟؟ .... مثلا شب جمعه ست و متعلق به آقا صاحب الزمان .... تا دیروقت میزنن و می کوبن .... نه به فکر خدا هستند نه اقا و نه مردم ......
من نمیدونم .... به نظر شما درسته که مراسم عروسی و شروع یک زندگی مشترک اینطوری باشه؟؟ شما بگید درسته آیا؟؟
میتونم با صراحت تمام بگم که شروع این زندگی هیچ بار معنوی همراه با خودش نداره .... ان شاالله که همه ی جوونامون خوشبخت و عاقبت بخیر بشن .... ولی کاش هممون تو لحظات زندگیمون .... تو شادی و غم به یا خدا و بعد هم غربت و مظلومیت آقا بودیم ......
ای کاش ......
یاحق آرمیتا – مدیر وبلاگ منتظران ظهور برچسبها:
سلام آقای خوبم ..... دلم گرفت .... و پر کشید به سمت جمکران ..... روسیاهم و گناهکار ..... ولی ...... منو ببخش که خیلی وقتا یادم میره وجودتو .... نگاهتو ..... یادم میره که یکی منتظر ماست ..... یکی نگاهش به اعمال ماست ..... یکی ظهورش به اعمال ما بستگی داره ..... یکی داره میبینه و گریه میکنه .... یکی چشاش از گریه کوچیک شده .....
یکی که خیلی امید داره به ما شیعه ها ..... مسلمونا .....
ببخش که یادم میره قولمو ..... قولی که 23 خرداد بهت دادم .... باهات پیمان بستم ولی باز هم پیمان شکستم ......
همه چی رو خراب کردم .... و باید از نو شروع کنم ..... هر چیزی راه و رسم خودشو داره ولی راهی که رفتم درست ترین نبود ..... همه چی رو از دست دادم ولی دوباره باید خودمو به همه ثابت کنم .....
آقاجان ..... خیلی بد کردم ..... من لیاقت اسم منتظر رو ندارم ..... هر وقت که به یاد غریبی و مظلومیتت میفتم دلم میگیره .... آخه من که کاری نکردم واسه اومدنت ..... حتی نتونستم گناهامو کم کنم تا تو ، آقای خوب من ، کمتر گریه کنی ..... فکر میکنم حق داری که منو نبخشی ..... منی که یادت هر از گاهی از ذهن داغونم رد میشه .... منی که چیزی نمیدونم ازت..... منی که تا دلم میگیره به یاد آرزوهای دنیویم میفتم .... منی که به گرفتن تبلت تو دستم افتخار میکنم ..... منی که ارزشم رو به داشتن موبایل با کلاس میدونم ..... منی که زندگیمو به خاطر چشم و هم چشمی و حرف مردم خراب کردم .... منی که مردم شدن خدای من .....
با اینهمه گناه و اشتباه ..... واقعا هنوز هم میدونم دوسم داری..... برای بخشیدن گناهام پیش خدا گریه میکنی ..... و تو بدترین شرایط دستمو میگیری ..... و منو به حال خودم رها نمیکنی .....
آقاجان شرمندتم ...... خدا جونم دوست دارم....... یاحق
آرمیتا – مدیر وبلاگ منتظران ظهور
برچسبها: محمدصادق کوشکی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرگزاری فارس درباره تحریمهای اعمال شده علیه ایران پس از توافقنامه ژنو، گفت: در طول چند ماه پس از توافقنامه ژنو شاهد اضافه شدن تعدادی شخصیت و چهره سیاسی و مسئول ایرانی به لیست تحریمهای اعمالی بودیم و آمریکاییها هم به اشکال مختلف بیان کردند که تحریمهای ایران را نه تنها کاهش نداده و نه تنها چیزی از آن کم نشده، بلکه این تحریمها مستحکمتر شده است.
و رهبر......
..... ممنونم - یاحق برچسبها:
آقا نیا...... اینجا هستند کسانی که هنوز برای ریالی پول تن فروشی می کنند.... عفت فروشی می کنند.... اینجا هستند کسانی که برای ذره ای نگاه حیای خود را به فروش میگذارند..... اینجا هستند کسانیکه نمازهاشون ، عبادتشون و کارهاشون واسه غیراز خداست..... اینجا هستند کسانی که به خاطر یه لذت کوچیک کاری می کنند که خدا و پیغمبر و قرآن و امام زمان یادشون میره.... آقاجان .... نیا..... اینجا هستند مردانی که نگاه سالم ندارند و .... و بیمارند.... اینجا هستند مردانی که زنها رو وسیله ی ملعبه می دونند.... اینجا هستند دخترانی که خودشون رو واسه مردان هرزه می آرایند..... اینجا هستند کسانی که معنی عشق رو با هوس عوض کردند..... نیا.... نیا..... آقا...... اینجا خیلی ها عفت و حیا و مردونگی رو زیر پا گذاشتن..... اینا فکر میکنند هر کی ابروش رو نازکتر کنه مردونگیش بیشتره..... نه..... نیا ..... وقتی که همش حرف می زنند که آقا بیا.... همش حرفه.... آقاجان..... به پشت ماشین هاشون نگاه نکن که رو چندتا نوشته : اللهم عجل لولیک الفرج...... به دلشون نگاه کن که چه خبره..... مواظب کارهامون باشیم...... یاحق آرمیتا – مدیر وبلاگ منتظران ظهور
برچسبها: ..... السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه .... نمیدونم چرا همه ی روزهای هفته سریع و بی بهانه میگذره ولی وقتی به جمعه که میرسه.... دل تو دلم نیست .... دلم دنبال بهانه واسه گریه کردنه....همش اینور ...اونور .... ولی به آرامش نمی رسم .... می شینم و با خودم زمزمه میکنم : هذا یوم الجمعه و هو یومک المتوقع فیه ظهورک والفرج فیه للمومنین علی یدیک ..... آروم میشم ولی ..... دلم یه لحظه قدم زدن تو جمکران رو میخواد..... دلم یه لحظه با تو بودن رو میخواد ....دلم یه لحظه در کنار تو بودن رو میخواد ..... ولی .... منی که پر ندارم ،چجوری پرواز کنم تا به تو برسم .....؟؟؟
منی که همش گناه کردم چجوری از خدا بخوامت ..... ؟...... منی که کاری واست نکردم چجوری ازت کمک بخوام؟...... منی که تا اسم پول و مال دنیا اومد از همه چی گذشتم.... و همه چی یادم رفت ....چجوری ادعا کنم منتظرم..... اونم منتظر یه کسی که نمیشه وصفش رو گفت و از وهم و خیال خارجه.... نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی.... نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی..... منی که تا خواستم به مومنی کمک کنم گول شیطون رو خوردم و با خودم گفتم :کسی نیست به من کمک کنه .... اونوقت من ؟؟؟.... منی که تا پام رو میذارم تو مجلس گناه خدا و امام زمان (عج) یادم میره..... منی که شاید دنیا رو زیر و رو کنم برای دو زار پول بدست آوردن......... من .... چی بگم ....؟؟؟؟ منی که آرمانهای شهدا رو زیر پام گذاشتم تا بلندتر به نظر برسم .... منی که پشت چادر خودمو قایم میکنم تا یه وقت کسی بویی نبره از وجودیتم .... و منی که انقدر گناه کردم که هیچ رو شنی تو دلم نیست.... با اینهمه من چی برای گفتن دارم؟؟ بازم بگم : بیا....شرمنده ام آقاجان..... بازم بگم : بقیه نمیذارن..... آقاجان هر روز درد دلمو بهت میگم و میدونم با خبری .... هر روز .... نا امید تر از روز قبلم ...... ولی وقتی تو رو یادم میاد تمام درهای بسته ی جلوی روم باز میشه ..... یادت با من چنین میکنه..... خودت با من چه میکنی؟ میدونم هستی .... نمیخوام هزارتا از هزار منبع اثبات بیارم ....اینو حسم بهم میگه .... وقتی که در اوج نا امیدی به سر میبرم..... اونقدر وجودت رو کنارم احساس میکنم ...که این آرامش رو با دنیا عوض نمیکنم..... السلام علیک حین ترکع و تسجد .... السلام علیک حین تهلل و تکبر..... السلام علیک حین تحمد و تستغفر..... سلام من به همه ی حالات تو آقا..... یا حق
آرمیتا – مدیر وبلاگ منتظران ظهور برچسبها:
مرحوم حاج اسماعیل دولابی از علمای برجسته و از بزرگان اهل معرفت درخصوص انتظار فرج تمثیل زیبایی دارند که می فرمایند : پدری چهار فرزند را گذاشت توی یک اتاق و گفت : اینجا را مرتب کنید تا من برگردم. خودش هم رفت پشت پرده.... از آنجا نگاه میکرد و می دید که کی چکار میکند و می نوشت توی یک کاغذ تا بعد حساب و کتاب کند. یکی از بچه ها که گیج بود حرف پدر یادش رفت و سرش گرم شد به بازی و یادش رفت که آقا گفته : خانه را مرتب کنید تا من برگردم.... یکی از بچه ها که شرور بود شروع کرد خانه را بهم ریختن و فریاد که من نمیگذارم کسی اینجا را مرتب کند..... یکی که خنگ بود ترسید... نشست وسط و شروع کرد به گریه و جیغ و داد که آقا بیا! بیا و ببین اینها نمیگذارند مرتب کنیم..... اما آنکه زرنگ بود ، نگاه کرد .... رد تن آقایش را دید از پشت پرده .... تند تند مرتب می کرد همه جارا. می دانست آقایش دارد توی کاغذ می نویسد.... هی نگاه می کرد سمت پرده و می خندید.دلش هم تنگ نمی شد . می دانست آقایش همین جاست.... توی دلش هم گاهی میگفت: اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتری میکنم.... آن بچه شرور ناراحت بود و همه جا را بهم می ریخت و میدید این خوشحال است و ناراحت نمی شود..... آن وقت آقا آمد ..... آنکه گریه و زاری کرده بود چیزی گیرش نیامده بود ولی آنکه زرنگ بود کلی چیز گیرش آمد.... زرنگ باشیم .... شرور که نیستیم الحمدلله ، پس گیج و بلاتکلیف هم نباشیم... گریه و زاری و آقا گفتن ها برای ظهور کفایت نمیکند،کاری باید کرد،قدمی باید برداشت و باید شرایط را مساعد کنیم برای ظهور .... نگاه کنیم پشت پرده را ، رد آقا را ببینیم که نگاه میکند کارهای ما را... وقتی انسان حقیقتا منتظر کسی باشد ، تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد خلاصه اینکه: خانه را مرتب کنیم تا آقا بیاید...... آرمیتا – مدیر وبلاگ منتظران ظهور برچسبها:
سلام... اومدن ماه رمضان،ماه مهمانی خدا رو به همه ی شما عزیزان تبریک میگم و امیدوارم قدر تمام لحظه های این ماه رو بدونیم و به بهترین نحو از این ماه استفاده کنیم.
و خدا رو شاکرم که این سعادت رو داشتم تا یه بار دیگه منو به این مهمونی بزرگ دعوت کنه.
خداوند به حضرت موسی نبی فرمودند:با زبانی دعا کن که با آن گناهی نکرده باشی. حضرت موسی فرمود :چگونه؟ خدا پاسخ داد: از دیگران بخواه تا برایت دعا کنند چون تو با زبان آنها گناه نکرده ای.
این رو گفتم تا بهتون بگم الآن که بهترین فرصت برای دعا کردنه سر سفره های افطارتون من بنده ی حقیر و همه ی مسلمون ها به خصوص کسانی که محتاج دعای ما هستند رو فراموش نکنید و یادمون نره یکی از پشت پرده داره نگاهمون میکنه و منتظره،پس به فکر آقامون هم باشیم و برای فرجشون دعا کنیم.
ماه رمضون فرصت خوبیه براب من و امثال من که تو ماه های دیگه خواب رو به نماز صبحمون ترجیح میدادیم و الآن تاو این ماه نماز صبحمون اول وقته! بازم خدا رو شکر.
باید بگم که روزه داشتن فقط گشنگی کشیدن نیست همونطور که حضرت علی (ع) فرمودند:"روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه ی شکم است."
یادمون باشه تو این ماه عزیز از دروغ و غیبت و افکار ناپسند و گناهانی که از ارزش روزه کم میکنه دوری کنیم.
رسول خدا(ص) فرمودند:" خوشا به حال کسانی که برای خدا گرسنه و تشنه شده اند، اینان در روز قیامت سیر می شوند."
یه چیزی رو هم باید به یه عده گوشزد کنم و هشدار بدم که یکی از دلایلی که من اسم اصلیم رو به عنوان نویسنده ننوشتم این بود که می خواستم هدف اصلی وبلاگ رو با نظرات و عقاید شما بهتر پیش ببرم و بحث های حاشیه ای تو وبلاگم صورت نگیره پس ازتون خواش میکنم تا جاییکه ممکنه درمورد موضوعات وبلاگ بحث بشه نه غیره و باید بگم که میتونید از مطالبم کپی بگیرید بدون هیچ نشونی.
هرچه به افطار نزدیکتر می شویم... تشنگی مان بیشتر می شود... آقاجان شرمنده ایم که به اندازه ی آب، عطش ظهورت را نداریم...!!!
تو که آرام میخوانی قنوت گریه هایت را میان ربنای سبز دستانت دعایم کن
دستهای خالی من دخیل دل پاکت.... مرا در این روزها...
نه به بهای لیاقت.... بلکه به رسم رفاقت...
اول حلال و بعد هم دعا کن. (التماس دعا)
یاحق-آرمیتا - مدیر وبلاگ منتظران ظهور برچسبها: آقاجان سلام.... باز هم نیمه شعبان شد و وقت درد و دل رسید... آقاجان اگه تو رو صدا نزنم پس چه کسی رو صدا بزنم؟ آقا،روز میلادته،درسته نمک خوردم نمکدون شکستم...درسته هرچی به من خوبی کردی جز بدی ،هیچ جوابی بهت ندادم. هرچی از طرف تو اومد اجابت و خوبی بود ولی هر چی از طرف من اومد....... فقط میتونم مثل همیشه بگم شرمنده ام... آقاجان دستت درد نکنه،تو که تا حالا خوب برامون اربابی کردی،ولی هنوز یه چیز تو دلم مونده آقا،اگه امروز حاجتمو ندی دیگه کی؟ حرف دل من اینه: آقا دلم سالهاست حسرت یه نگاهتو داره فقط یه نگاه. آقا میدونم اگه بخوای می تونی مدینه بهمون بدی ،می دونم اگه بخوای می تونی کربلا بهمون بدی .... اما مدینه و کربلا بی مهدی؟؟؟ من چیزی ندارم که خریدارت باشم ،جز گناه چیزی دارم؟؟ تو که پروندمو بهتر از خودم میدونی... تو که بهتر پروندمو دیدی... تو که سه شنبه ها و جمعه ها پروندمو باز میکنی. دیگه از خودم خجالت میکشم آقا بس که تو سربلند میکنی و میگی: خدایا به خاطر من ببخشش. تا کی باید نبودنت رو تحمل کنم آقا ؟ تا کی باید بدون تو نیمه شعبان رو جشن بگیریم؟ یعنی میشه مردم سال بعد همراه شما تو این جشن ها شرکت کنند؟ همه مردم دارن میگن ظهور نزدیک است،اما آخه کی میای آقا؟ دلم خیلی برات تنگ شده،میدونم حاضر و ناضری،میدونم هستی اما چه موقع میشه از نزدیک بوی خوش تو رو استشمام کنم؟ یابن الحسن هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر عمریست گرفته ای مبادا رهایش کنی برای سلامتی آقا امام زمان و خشنودی قلب نازنینش و تعجیل در امر فرج صلوات. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجه آرمیتا - مدیر وبلاگ منتظران ظهور برچسبها: [ دو شنبه 3 تير 1392برچسب:آقا,میلادنیمه شعبان, ] [ 12:57 ] [ آرمیتا ]
سلام ... از بچگی بهمون گفتند که امام آخرمون غایبه ما هم از همون موقع این رو باور کردیم و پذیرفتیم که امام داریم ولی غایبه ....... اما ...... چند ساله که اماممون غایبه؟ چند ساله که هنوز شرایط برای اومدنش آماده نیست؟ چند ساله که نیاز به 313 تا یارش داره؟ چرا نمیاد؟ چرا این همه عمر غیبت؟ چرا ... ؟؟ آیا تا حالا این سوالات واسمون پیش اومده و اینکه علت غیبت اماممون رو بخوایم بدونیم؟!!! . . آهای کسی که روز و شب میگی :اللهم عجل لولیک الفرج، آهای کسی که خودت رو عاشق امام زمان (عج) میدونی ، آهای کسی که یه وبلاگ با موضوع آقا درست میکنی ، آهای کسی که میری هیئت امام زمان (عج) ، آهای کسی که تا اسم آقا میاد اشک تو چشات جمع میشه، و آهای............ بگو ببینم تا حالا واسه اومدن آقات کاری کردی؟ تا حالا به این فکر کردی که چرا آقات نمیاد؟ با این کارهایی که میکنی... مشکلی رو حل نمیکنی..... یه کاری بکن.... آقا امیدش به ماهاست..................... آقا واسه کی بیاد؟ واسه این بدحجابا؟ واسه بعضی از کسایی که حتی یادشون رفته امامی دارند؟ واسه کسایی که حیا و عفت یادشون رفته؟ واسه کسایی که دین و ایمانشون رو زیر پا گذاشتند؟ ..... هنوزم دیر نشده........ من و تو باید دست به کارشیم و کاری کنیم ..... آقا روز و شب کارش شده گریه .... بیایم خودمون رو به آقا اثبات کنیم و بهش بگیم که ما هستیم بیایم یه تکونی به دلمون بدیم و آماده شیم.....
ياحق
آرمیتا- مدیر وبلاگ منتظران ظهور برچسبها:
خدا کند که بیاید مسافری که نیامد
برچسبها: ابوبكر محمد بن ابي دارم يمامي مي گويد: روزي خواهرزاده ابوبكر بن نخالي عطار را ديدم و گفتم: كجا هستي و كجا ميروي ؟ گفت هفده سال است كه در حال سفرم ! گفتم: چه عجايبي ديده اي؟
من پيوسته در خدمت او بودم تا آن كه كاملاً با او مأنوس شدم. روزي به او گفتم : خدا تو را عزيز بدارد، تو كيستي؟ گفت: من صاحب حقّم!. عرض كردم: كي ظهور مي كني ؟ گفت: اكنون زمان آن فرا نرسيده است، و مدّتي از آن باقي مانده است. پس از آن همواره در خدمت او بودم و او به همان ترتيب در خلوت و مراقبت خويش بود و در نماز جماعت شركت ميكرد و با مردم اختلاطي نداشت. تا اينكه روزي فرمود: مي خواهم به سفري بروم. عرض كردم: من هم همراه شما مي آيم. در راه عرض كردم: آقا جان! امر شما كي آشكار خواهد شد؟ فرمود: هنگامي كه هرج و مرج و آشوب زياد شود، به مكّه و مسجدالحرام مي روم. آنجا گروهي خواهند گفت: رهبري براي خود انتخاب كنيد! و در اين باره با يكديگر گفت و گو بسيار مي كنند. تا اين كه از ميان مردم بر مي خيزد و به من مي نگرد و مي گويد: اي مردم! اين «مهدي ‹عليه السلام›» است. به او نگاه كنيد. آنگاه دست مرا مي گيرند و بين ركن و مقام مرا به رهبري مرا به رهبري برگزيده و با من بيعت مي كنند در حالي كه مردم از ظهور من نااميد شده باشند. با هم كنار در يا رسيديم، او خواست وارد آب شود ، من عرض كردم: آقاجان! من شنا بلد نيستم. فرمود: واي بر تو! با من هستي و مي ترسي؟ عرض كردم ؛ نه! امّا شجاعت ان را ندارم . آنگاه خود بر روي آب حركت كرد و رفت و من بازگشتم. بر گرفته شده از بحارالانوار برچسبها: سلام یکی از دوستانم این شعر رو قبل از سال تحویل بهم دادا ولی وقت نشد که بذارمش تو وبلاگم....... سالها گذشت واما آقای ما نیامد/ حامی و هم صدای اوای ما نیامد هر هفته انتظاری درجمعه ها کشیدیم /سالی جمعه ها گذشت اقای ما نیامد امسال ما گشته پارسال فردای ما /ترسم که فردا هم اقای ما نیامد روی سفره هفت سین بیا دست به دعاشیم /برای ظهور عشق یک دم رو به خداشیم بیا دست به دعاشیم /خالی از شعر وصحبت دور از مدعا شیم بیا برای امسال پیرو اقا باشیم/ پیرو دین و قران خالی از گناه باشیم شاید تحولی نو در لیست انتظارست /شاید ظهور اقا در لیست افتخارست برچسبها: سلام این بخش دل نوشته های منه که ..... بقیشو بخوونین و حتما نظر بذارین و اگه انتقاد یا پیشنهادی دارین حتما مطرح کنید. شاید این بخش خیلی طولانی باشه ولی جذابه و یه هشداره واسه همه ی جوونا که منم شاملش میشم.... برچسبها: ادامه مطلب [ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:حجاب,غیبت,آمادگی ظهور,آقا,امام زمان,دوست پسر,چادر,نشانه های ظهور, ] [ 17:57 ] [ آرمیتا ]
|
|
[ طراحي : بيرق عشق ] |