آمار .... سرده ....
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل طراح قالب
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان منتظران ظهور و آدرس montazeranezohour313.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






برچسب‌ها:
[ یک شنبه 27 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 21:4 ] [ آرمیتا ]

مریم جمشیدی در مراسم هفتمین روز درگذشت بانوی نکایی «معصومه فولادی» که برای حفظ عفاف و عفت زنانه‌اش کشته شد، اظهار کرد: هزار دریغ برای فردی که انسان متولد می‌شود ولی بویی از آدمیت نبرده و با خوی ناپسند در فرومایگی به‌سر می‌برد.

 

وی با اشاره به اینکه معصومه فولادی برای حفظ عفتش جان شیرینش را فدا کرد، افزود: این مادر مومنه الگوی ایثار و فداکاری در جامعه‌ای است که دشمن‌ساز بی‎‌بندوباری را برای کشورهای ما می‌نوازد.

 

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری مازندران تصریح کرد: اقدام مرحومه فولادی هنگامی‌ که ترس تعرض به عفت زنانه‌اش از سوی یک انسان شیطان‌صفت بر دلش افتاد اینکه چگونه بهترین تصمیم را در مقابل درخواست نابه‌جا و غیرانسانی یک فرد بگیرد قابل وصف نیست و هیچ شاعر و نقاشی قادر به ترسیم آن نیست.

 

وی با اشاره به اینکه در آن لحظه بحرانی کسی نمی‌دانست به این مادر فداکار که برای به دست آوردن روزی حلال خانه و فرزندش را به مقصد محل کار ترک کرد چه گذشت، خاطرنشان کرد: این مادر با اقدام آگاهانه خود از فرزند و جانش عبور کرد تا به پیشنهاد وقیحانه یک شیطان‌صفت پاسخ منفی دهد.

 

جمشیدی با تاکید بر اینکه همه در مرگ این بانوی مومنه مقصریم، تصریح کرد: همه با «هیس» گفتن‌ها به این شیطان‌صفت‎ها فرصت می‌دهند تا هر لحظه فردی جدید را به دام هوس خود بکشانند.

 

وی با اشاره به اینکه تصمیم آنی معصومه فولادی در آن لحظه بحرانی، اقدامی بود که در هشت سال دفاع مقدس رزمندگان اسلام برای صیانت از نوامیس و حفظ حریم انسانی جان خود را نثار می‌کردند، اظهار کرد: معصومه فولادی‌ها کشته نشدند بلکه راه شهادت را انتخاب کردند.

 

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری مازندران افزود: شهید کسی است که از حیثیت خود دفاع کند.

 

وی روز مرگ معصومه فولادی را زمان متولد شدندش دانست و خاطرنشان کرد: این مادر فداکار در دورانی که با جنگ نرم دشمن مقابله می‌کنیم الگوی تمام عیار برای زنان و دختران سرزمین ما محسوب می‌شود.

 

این مسئول با بیان اینکه معصومه فولادی افتخار وفات در ایام فاطمیه را داشته است، گفت: هزاران بار افتخار می‌کنیم به زنی که در ایام فاطمیه رسالت حضرت فاطمه را انجام داده و در اوج تنهایی جان خود را در حفظ شرف و استمرار دین اسلام فدا کرد.

 

جمشیدی مرگ مرحومه فولادی را زندگی با عزت دانست و اظهار کرد: معصومه فولادی قهرمانی است که به مرگش عزت بخشید.

 

 

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری مازندران در پایان سخنانش گفت: اگر نتوانیم انسانی را به معنای واقعی تربیت کنیم در جامعه مسئول هستیم.



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 27 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 20:55 ] [ آرمیتا ]

شمال نيوز:  جسد زن جوان ربوده شده میاندرودی در جنگل های قرمرض نکا توسط مامورین نیروی انتظامی استان پیدا شد.

بر اساس پیگیری خبرنگار شمال نیوز از پزشکی قانونی استان مازندران، این زن همان روز اول ربوده شدن توسط ضربات چاقو به قتل رسیده است و در جنگل های نکا رها شده است.

این گزارش حاکی است قاتلین این زن جوان که دو پسر جوان بودند دستگیر شده و به جرم خود اعتراف کردند.

به گزارش شمال نیوز؛ زن جوان میاندرودی به نام (خديجه رمضاني) روز چهارشنبه 10 اردیبهشت ماه به قصد مراجعه به دندانپزشکی در ساری از سه راه اسلام آباد سوار بر خودروی پرایدی که در مسیر میاندرود ساری مسافرکشی می کرد شده و ربوده می شود.

.

به كدامين گناه اين كودك بي مادر شد؟؟؟؟؟؟؟

DSCN5922

 


برچسب‌ها:
[ یک شنبه 27 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 20:49 ] [ آرمیتا ]

در تاريخ 26 /2 / 1394 كودك چهار ساله ي خليل شهري به نام امير مسعودي در محله ي كلاك در پي بريده شدن شاهرگ گردن در گذشت ...

عصر روز جمعه پسربچه چهار ساله‌ای به نام امیرحسین مسعودی اهل منطقه کلاک خلیل‌شهر شهرستان بهشهر در حالی که با هم‌سالان خود در حال بازی بود، بر اثر دویدن به زمین می‌خورد و بچه‌ها متوجه می‌شوند که او دیگر حرفی نمی‌زند و نمی‌تواند از جای خود برخیزد.

براساس گفته یکی از اقوام این کودک، در آن روز، مادر امیرحسین به اتفاق تنی چند از خانم‌ها در حال پخت نان تنوری در منزل یکی از همسایه‌ها بودند که بچه‌ها نیز در حیاط مشغول بازی شدند، امیرحسین چاقوی کوچکی در دست داشت و کسی متوجه او نشده بود، این کودک در حال دویدن به زمین می‌خورد و چاقو نیز در گلویش فرو می‌رود که منجر به مرگ او می‌شود.


برچسب‌ها:
[ یک شنبه 27 ارديبهشت 1394برچسب:مرگ كودك خليل شهري,بريدن شاهرگ گردن, ] [ 20:32 ] [ آرمیتا ]

امام خمینی ( ره) : اگر از صدام بگذریم، اگر مسأله قدس را فراموش کنیم، اگر از جنایت های امریکا بگذریم از ال سعود نخواهیم گذشت. ان‌شاالله اندوه دلمان را را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و ال سعود برطرف خواهیم کرد و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم گذاشت و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفرو نفاق و ازادی کعبه از دست نا اهلان و نامحرمان به مسجد الحرام وارد خواهیم شد.

 


برچسب‌ها:
[ شنبه 26 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 1:52 ] [ آرمیتا ]

 یا ابا عبدالله .... گر هوایت نکنم میمیرم .....

مثل یک مُرده که یک مرتبه جان میگیرد ...

دلم از بردن نامت هیجان میگیرد ...

قلبم از کار که افتاد به من شوک ندهید ...

اسم ارباب بیاید ، ضربان میگیرد ...

         ... یا حسین ...


برچسب‌ها:
[ شنبه 26 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 1:28 ] [ آرمیتا ]

 

جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: اگر آمریکا مجدداً با ادبیات ارعاب یا تهدید و تحقیر در مذاکرات به‌دنبال برتری‌طلبی سیاسی بود، میدان مذاکرات را ترک کنند و این قضیه را به ما بسپارند تا در فضای تهدید با آنها تعیین تکلیف کنیم.


برچسب‌ها:
[ شنبه 26 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 1:18 ] [ آرمیتا ]

 هر جمعه ای که می گذرد پیر می شوی

هر لحظه ی غروب ، تو دلگیر می شوی

می ترسم آقا ، که بگویی به این گدا

تو باعث اینهمه تاخیر می شوی ...


برچسب‌ها:
[ شنبه 26 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 1:1 ] [ آرمیتا ]

 


برچسب‌ها:
[ جمعه 25 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 21:28 ] [ آرمیتا ]

 

 

عشق بعضي وقتها از درد دوري بهتر است

بي قرارم کرده و گفته صبوري بهتر است

توي قرآن خوانده ام... يعقوب يادم داده است:

دلبرت وقتي کنارت نيست کوري بهتر است

نامه هايم چشمهايت را اذيت مي کند

درد دل کردن براي تو حضوري بهتر است


برچسب‌ها:
[ جمعه 25 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 21:19 ] [ آرمیتا ]

 

 

باران ...

بیا و رحم کن .... تو که میایی یاد او هم می آید ...

 

   آنوقت من میمانم بدون چتر ...

 

        روی سنگ فرش های خیسی

            که طعم تنهایی می دهند ....


برچسب‌ها:
[ جمعه 25 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 20:4 ] [ آرمیتا ]

به یاد مسجدالنبی ... به یاد بقیع و به یاد غار حرا ... 

 

 

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

دل رمیده ما را انیس و مونس شد

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد

بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد


برچسب‌ها:
[ جمعه 25 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 20:1 ] [ آرمیتا ]

تاريخ را كنار بگذار...

       جغرافيا مهم است ....

                     " تو " كجايي؟؟؟؟


برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 16:30 ] [ آرمیتا ]

اينجا هم هوا خوبه و هم جاده همواره ....

فقط اينجا، هواش عطر  " تو "  رو كم داره ....

چیزی از این بهار در آغوش من کم است

تو نیستی و یکسره اردی جهنم است


برچسب‌ها:
[ سه شنبه 22 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 20:24 ] [ آرمیتا ]

برای ملاقات شخصی به یکی از مراکز درمانی روانی رفتم. بیرون مرکز غلغله بود ... چند نفر سر جای پارک ماشین دست به یقه بودند . چند راننده مسافرکش سر مسافر با هم دعوا داشتند ...و بستگان همدیگر را مورد لطف قرار میدادند ... !!!! دو نفر بدون ملاحظه جوکی زشت را از موبایلشان برای هم می خواندند و نعره زنان میخندیدند ....تعدادی دیگر مشغول چشم چرانی نوامیس هم بودند ...

وارد حیاط تیمارستان که شدم ، دیدم جاییست آرام و پر درخت... بیماران روی نیمکتها نشسته بودند و با ملاقات کنندگان گفت و گو میکردند ... بیماری از کنارم بلند شد و گفت : من می روم روی نیمکت دیگری میشینم که شما راحت تر بتوانید با هم صحبت کنید ... پروانه ی زیبایی روی زمین نشسته بود ، بیماری پروانه را نگاه میکرد و نگران بود که مبادا زیر پا له شود.... آمد و آهسته پروانه را برداشت و کف دستش گذاشت تا پرواز کند و برود ....

و من هنوز نمی دانم ....

" تیمارستان " ....

اینور دیوار است یا آنور دیوار..... ؟؟؟؟؟؟

( حسین پناهی)


برچسب‌ها:
[ شنبه 19 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 14:25 ] [ آرمیتا ]

یادته این جمله رو....؟؟؟؟

حالا من باید بگم ...

اردی جهنم است زمانیکه یار نیست .....


برچسب‌ها:
[ جمعه 18 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 22:30 ] [ آرمیتا ]

     در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست ...

  می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست ...

 

   می نشینی رو به رویم خستگی در میکنی ....

 

 چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست ...

 

 باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است؟

 

  باز می خندم که خیلی...! گرچه میدانی که نیست

 

 شعر میخوانم برایت ، واژه ها گل می کنند ...

 

  یاس و مریم میگذارم توی گلدانی که نیست ...

  چشم می دوزم به چشمت ، می شود آیا کمی

 

  دستهایم را بگیری بین دستانی که نیست؟

 

  وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو ...

 

  پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست

 

 می روی و خانه لبریز از نبودت می شود ....

 

   باز تنها می شوم با یاد مهمانی که نیست ...

 

  رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است ...

 

  باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست .......


 

بیتا امیری


برچسب‌ها:
[ جمعه 18 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 19:29 ] [ آرمیتا ]

 

 

ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
                                                       منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

                                                     شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش

                                                    آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست

                                                  هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد

                                                  در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست

                                                 آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند

                                                نکــــته‌ها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست

                                             هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است

                                             مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــی‌کـــار کـــجاست...

 

 


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 16:46 ] [ آرمیتا ]

من شنيدم كه شما فصل بهاري آقا ...

به دل خسته ي ما صبر و قراري آقا ...

عمر يكسالِ گذشت و خبري از تو نشد ...

هوس آمدن اين جمعه نداري آقا ... ؟

در هياهوي شب عيد ، تو را گم كرديم

غافل از اينكه شما اصل بهاري آقا ...


أين الطالب بدم المقتول بكربلا . . .

اللهم عجل لوليك الفرج بحق الحسين (ع) ...


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 17:2 ] [ آرمیتا ]

بمناسبت روز پدر ... :

چشم چشم دو ابرو

خوشگليه بابام كو؟

حتي توي صورتش

نمونده يك تار مو

.

گوش گوش دوتا گوش

بابام هي ميره از هوش

تا كه به هوش ميادش

ميگه دختركم كوش

.

دست دست دوتا دست

همون كه سربند مي بست

حالا دستاي بابا

يكيش رفته يكيش هست

.

بابام خيلي زرنگه

با اينكه پاش مي لنگه

هيچكي خبر نداره

تو ساق پاش فشنگه

.

چوب چوب يه گردن

بهش پلاك ميبندن

يه عده بي معرفت

به باباجون مي خندن

.

يه باباي مهربون

از جنس هفت آسمون

فدات بشم الهي

هميشه پيشم بمون

.

بابام يه ساربونه

تاب نياورد بمونه

من و گذاشت و پر زد

خسته از اين زمونه

.

بابام چه عاشقونه

پريد از آشيونه

باباي مهربونم

پيش خدا مهمونه

تقديم به فرزندان جانبازان و شهداي وطنم


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 16:51 ] [ آرمیتا ]

استادي ميگفت : صبحها كه دكمه هاي لباسم را مي بندم به اين فكر ميكنم كه چه كسي آنها را باز خواهد كرد؟؟؟؟؟

خودم ؟؟؟ يا مرده شور؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دنيا همين قدر غيرقابل پيش بيني است...


برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 9 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 22:23 ] [ آرمیتا ]

گروهي از زنگيان و اوباش بصره دختري علوي را گرفتند و خواستند با او بي عفتي كنند ....

دختر گفت : من دعايي بلدم كه اگر آن را بخوانيد شمشير بر شما اثر نميكند...براي اينكه سخن مرا آزمايش كنيد به هر زوري كه داريد شمشيري به من بزنيد اگر كارگر نيفتاد بدانيد به سبب اين دعاست ...

يكي از آنها شمشيري بر وي زد .... و دختر روي زمين افتاد و مرد ...

تازه آنها فهميدند كه غرض دختر حفظ عفت خود بوده و جان خويش را برسر اين متاع گرانبها نهاده است ...

خداي من ...!!!

به حق شهدا ، به تمام زنان ما حيا و عفت فاطمي بده و به تمام مردان ما غيرت حيدري ....

 

و اندكي تامل ...


برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 9 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 22:12 ] [ آرمیتا ]

یادم باشد !

                                 وقتی آمدی . . .

                    رازی به تو بگویم :

              "در نبودت آسمان آبی نیست"

حتی کفش هم اگر تنگ باشد

زخـ ـــــ ــــــ ـــ ــم

می کند

وای به حال دل . . .


برچسب‌ها:
[ شنبه 5 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 21:25 ] [ آرمیتا ]

شب جمعه اوّل ماه رجب را ليلة الرَّغائب مي‌گويند و از براي آن عملي از حضرت رسول صَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله وارد شده با فضيلت بسيار که سيّد در اقبال و علاّمه در اجازه بني زهره نقل کرده‌اند از جمله فضيلت او آنکه گناهان بسيار بسبب او آمرزيده شود و آنکه هر که اين نماز را بگذارد چون شب اوّل قبر او شود، حقّ تعالي بفرستد ثواب اين نماز را بسوي او به نيکوتر صورتي با روي گشاده و درخشان و زبان فصيح پس با وي گويد اي حبيب من! بشارت باد تو را که نجات يافتي از هر شدّت و سختي گويد تو کيستي؟ بخدا سوگند که من روئي بهتر از روي تو نديدم و کلامي شيرين‌تر از کلام تو نشنيده‌ام و بوئي بهتر از بوي تو نبوئيدم.

 گويد من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردي؛ امشب بنزد تو آمدم تا حقّ تو را ادا کنم و مونس تنهائي تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دميده شود من سايه بر سر تو خواهم افکند در عرصه قيامت پس خوشحال باش که خير هرگز از تو معدوم نخواهد شد.

 

 

وکيفيت آن چنان است که روز پنجشنبه اوّل آن ماه را روزه ميداري چون شب جمعه داخل شود ما بين نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز مي‌گذاري هر دو رکعت به يک سلام و در هر رکعت از آن يک مرتبه حمد و سه مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ و دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ مي‌خواني و چون فارغ شدي از نماز هفتاد مرتبه مي‌گوئي« اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الاُْمِّيِّ وَعَلي آلِهِ» پس به سجده مي روي و هفتاد مرتبه مي‌گوئي:« سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس سر ازسجده برمي‌داري وهفتاد مرتبه مي‌گوئي«رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِيُّ الاَعْظَمُ» پس باز به سجده مي‌روي و هفتاد مرتبه مي‌گوئي:« سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس حاجت خود را مي‌طلبي که ان شاءالله برآورده خواهد شد.

 

امشب استغفار كنيم به درگاه الهي ....سلامتي و ظهور آقامونو با جان و دل بخواهيم از خدا و حفظ رهبر عزيزمون و دعا براي مومنين و مسلمين و به خصوص بيماران و جوونا يادمون نره .... التماس دعا داريم از همه ي شما دوستان ....

ياحق


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 3 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 20:19 ] [ آرمیتا ]

 

درمكه كه رفتم خيال ميكردم ديگر تمام گناهانم پاك شده است غافل از اينكه تمام گناهانم گناه نبوده و تمام درستهايم به نظرم خطا انگاشته و نوشته شده بود

درمكه ديدم خدا چند ساليست كه از شهر مكه رفته و انسانها به دور خويش ميگردند

در مكه ديدم هيچ انساني به فكر فقير دوره گرد نيست دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان خويش را بزدايد غافل از اينكه آن دوره گرد خود خدا بود

درمكه ديدم خدا نيست و چقدر بايد دوباره راه طولاني را طي كنم تا به خانه خويش برگردم و درهمان نماز ساده خويش تصور خدارا در كمك به مردم جستجوكنم

آري شاد كردن دل مردم همانا برتر از رفتن به مكه ايست كه خدايي در آن نيست

حسين پناهي

- با اجازتون یه چیزی منم در این زمینه بگم... 

به شکر خدا سال قبل که خدا خواست و رفتیم مکه .... داشتیم طواف رو انجام میدادیم ... یعنی درحال دور زدن خونه ی خدا بودیم .... یه دفعه یه خانومی رو دیدم که در حین طواف خونه خدا ، یه پارچه چادری رو به بغل دستیش نشون داد و گفت من اینجا این پارچه رو گرفتم قواره ای هشتاد تومن .... همون موقع بود که پی بردم چقدر خدا غریبه ....


برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 2 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 14:52 ] [ آرمیتا ]

 

دیروز تیپ و لشکر میزدیم ... و امروز مانده ایم چه تیپی بزنیم ....

دیروز ، روز فدا شدن بود ... و امروز روز فدایت شوم ...

چقدر چفیه خونی شد تا چادری خاکی نشود ....

دیگر نمیگویم شهدا شرمنده ایم...

.

.

میگویم .... شهدا بی عرضه ایم ....


برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 2 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 14:24 ] [ آرمیتا ]

 

امروز که زمین و آسمان می گرید

از بهر غريب سامرا می گرید

جا دارد اگر كه شیعه خون گریه کند

چون مهدی صاحب الزمان می گرید

شهادت جانسوز امام هادی(ع) تسلیت باد

 - هر کس‌ از خدا بترسد ، مردم‌ از او بترسند ، و هر که‌ خدا را اطاعت‌ کند ، از او اطاعت‌ کنند ، و هر که‌ مطیع‌ آفریدگار باشد ، باکى‌ از خشم‌ آفریدگان‌ ندارد ،و هر که‌ خالق‌ را به‌ خشم‌ آورد ، باید یقین‌ کند که‌ به‌ خشم‌ مخلوق‌ دچار مى‌شود.

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ ۵۱۰)


برچسب‌ها:
[ سه شنبه 1 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 23:17 ] [ آرمیتا ]

 فقط بگم که این متن گریه داره ....

.

.

شلوار لی را برایمان فرستادند ... اول زیاد هم بد نبود .... بعد شد آفت غیرت و حیا ... پسرانه اش از بالا کوتاه شد و دخترانه اش از پایین ...!!!!

چادر شد مانتوهای بلند .... مانتو ها ذره ذره آب رفت ....!!! حالا دیگر باید آن را بلوز نامید ...!!! 

چادر چادری ها هم کم کم تبدیل به شنل شده ....یا آنقدر نازک که بودنش طعنه ایست به نبودنش ...!!!

حالا که دیگر شلوار جایش را به ساپورت داده ....!!!

روسری ها هم که از عقب و جلو آب رفته ....!!!

مانده ام فردا فرزندان این نسل هنوز هم ..." مادر " را ... اسوه پاکی  .... و " پدر " را .... مظهر مردانگی میدانند !!!!

کاش مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند ... و ... زنان .... شوکت زن بودنشان را ....

کاش مردان همیشه مرد باشند ... و زنان همیشه زن ....

آنگاه ... نه روز " زن " داریم و نه روز " مرد " !!!

بلکه هر روز ، روز " انسانیت " ....

در تعجبم ؟؟!!!!!

از مردی که از ترس خط و خش ، ماشینش را چادر می پوشاند ... اما ....

همسر و دخترش را بدون چادر رها می کند ...!!!!

و اندکی تامل ....

ایها الناس .... همت فقط اسم اتوبان نیست ....!!!

همت رزمنده ای بود که 31 سال پیش سرشو تو جزیره ی مجنون بخاطر من و تو داد ....

 "همت " همت کرد و رفت ....

ما بعد از او چه کردیم؟؟؟؟


برچسب‌ها:
[ سه شنبه 1 ارديبهشت 1394برچسب:, ] [ 22:56 ] [ آرمیتا ]

درباره سايت

سلام..... به وبلاگ من خوش اومديد..... اميدوارم خوشتون بياد..... و استفاده كنيد ..... البته با دقت بخونيد متنهارو حتما به دردتون ميخوره.... در ضمن نظر يادتون نره ياحق
برچسب‌ها
امکانات وب

وب سایت تفریحی مذهبی بیرق عشق