صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل طراح قالب | ||
|
قبل از انقلاب بود که باید برای ادامه ی خدمت ،می رفت منزل جناب سرهنگ.همان اول ،وضع زننده ی همسر او را که دید ،فرار کرد و برگشت به پادگان. هجده توالت بود که هر نوبت چهار نفر باید تمیزشان میکردند. عبدالحسین برای تنبیه ،باید جور همه را می کشید.یک هفته بعد سرهنگ رو کرد به او و گفت: دوست داری برگردی همانجا،مگرنه؟ تاثیری روی او نداشت! گفت:" اگر تا آخر خدمت مجبور باشم همه ی کثافت های توالت را در بشکه خالی کرده و به بیابان بریزم،باز هم آنجا پا نمی گذارم." بیست روز دیگر به همان کار ادامه داد. مسئولان پادگان خودشان خسته شدند و رهایش کردند. شهید عبدالحسین برونسی منبع:کتاب خاکهای نرم کوشک صفحات 18 تا 20 نظرات شما عزیزان:
س
تو این جامعه امروزی گمون نکنم جوون های ما بتونن چنین کاری کنن - بای پاسخ:سلام به داداش خودم.... داداش من خودتم جوونی...ولی نمیشه همه رو جمع بست.... موفق و پیروز و سربلند باشی-یاحق رابین هود
ساعت9:51---9 مهر 1392
این با مرام خودش کدوم دسته ؟
یه جوری حق به جانب حرف میزنه انگار خودش .... پاسخ:من نمیخوام از کسی دفاع کنم و تو وبلاگم آشوب به پا کنم .... ولی چیزی نگفتند که قابل انتقاد باشه.... من نمیخوام آدمها رو باهم مقایسه کنم.... پس یاحق بامرام
ساعت0:14---5 مهر 1392
سلام چند تا از مرد های ما الان حاضرند این کار رو بکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:سلام.... فکر نمیکنم پیدا بشه..... اگه هم پیدا بشه خیلی نادره.... ما کجا و شهدا کجا؟؟ یاحق برچسبها: |
|
[ طراحي : بيرق عشق ] |