صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل طراح قالب | ||
|
عاقبت او ظهور خواهـــــــــــد كرد
برچسبها: سلام ... از بچگی بهمون گفتند که امام آخرمون غایبه ما هم از همون موقع این رو باور کردیم و پذیرفتیم که امام داریم ولی غایبه ....... اما ...... چند ساله که اماممون غایبه؟ چند ساله که هنوز شرایط برای اومدنش آماده نیست؟ چند ساله که نیاز به 313 تا یارش داره؟ چرا نمیاد؟ چرا این همه عمر غیبت؟ چرا ... ؟؟ آیا تا حالا این سوالات واسمون پیش اومده و اینکه علت غیبت اماممون رو بخوایم بدونیم؟!!! . . آهای کسی که روز و شب میگی :اللهم عجل لولیک الفرج، آهای کسی که خودت رو عاشق امام زمان (عج) میدونی ، آهای کسی که یه وبلاگ با موضوع آقا درست میکنی ، آهای کسی که میری هیئت امام زمان (عج) ، آهای کسی که تا اسم آقا میاد اشک تو چشات جمع میشه، و آهای............ بگو ببینم تا حالا واسه اومدن آقات کاری کردی؟ تا حالا به این فکر کردی که چرا آقات نمیاد؟ با این کارهایی که میکنی... مشکلی رو حل نمیکنی..... یه کاری بکن.... آقا امیدش به ماهاست..................... آقا واسه کی بیاد؟ واسه این بدحجابا؟ واسه بعضی از کسایی که حتی یادشون رفته امامی دارند؟ واسه کسایی که حیا و عفت یادشون رفته؟ واسه کسایی که دین و ایمانشون رو زیر پا گذاشتند؟ ..... هنوزم دیر نشده........ من و تو باید دست به کارشیم و کاری کنیم ..... آقا روز و شب کارش شده گریه .... بیایم خودمون رو به آقا اثبات کنیم و بهش بگیم که ما هستیم بیایم یه تکونی به دلمون بدیم و آماده شیم.....
ياحق
آرمیتا- مدیر وبلاگ منتظران ظهور برچسبها: ممنونم از برادر خوبم که این شعر زیبا رو برام فرستاد!!
ز ظهور آب تا تخمیر رنگ گریه کردم من بر این رنج قشنگ
برچسبها: ابوبكر محمد بن ابي دارم يمامي مي گويد: روزي خواهرزاده ابوبكر بن نخالي عطار را ديدم و گفتم: كجا هستي و كجا ميروي ؟ گفت هفده سال است كه در حال سفرم ! گفتم: چه عجايبي ديده اي؟
من پيوسته در خدمت او بودم تا آن كه كاملاً با او مأنوس شدم. روزي به او گفتم : خدا تو را عزيز بدارد، تو كيستي؟ گفت: من صاحب حقّم!. عرض كردم: كي ظهور مي كني ؟ گفت: اكنون زمان آن فرا نرسيده است، و مدّتي از آن باقي مانده است. پس از آن همواره در خدمت او بودم و او به همان ترتيب در خلوت و مراقبت خويش بود و در نماز جماعت شركت ميكرد و با مردم اختلاطي نداشت. تا اينكه روزي فرمود: مي خواهم به سفري بروم. عرض كردم: من هم همراه شما مي آيم. در راه عرض كردم: آقا جان! امر شما كي آشكار خواهد شد؟ فرمود: هنگامي كه هرج و مرج و آشوب زياد شود، به مكّه و مسجدالحرام مي روم. آنجا گروهي خواهند گفت: رهبري براي خود انتخاب كنيد! و در اين باره با يكديگر گفت و گو بسيار مي كنند. تا اين كه از ميان مردم بر مي خيزد و به من مي نگرد و مي گويد: اي مردم! اين «مهدي ‹عليه السلام›» است. به او نگاه كنيد. آنگاه دست مرا مي گيرند و بين ركن و مقام مرا به رهبري مرا به رهبري برگزيده و با من بيعت مي كنند در حالي كه مردم از ظهور من نااميد شده باشند. با هم كنار در يا رسيديم، او خواست وارد آب شود ، من عرض كردم: آقاجان! من شنا بلد نيستم. فرمود: واي بر تو! با من هستي و مي ترسي؟ عرض كردم ؛ نه! امّا شجاعت ان را ندارم . آنگاه خود بر روي آب حركت كرد و رفت و من بازگشتم. بر گرفته شده از بحارالانوار برچسبها: سلام یکی از دوستانم این شعر رو قبل از سال تحویل بهم دادا ولی وقت نشد که بذارمش تو وبلاگم....... سالها گذشت واما آقای ما نیامد/ حامی و هم صدای اوای ما نیامد هر هفته انتظاری درجمعه ها کشیدیم /سالی جمعه ها گذشت اقای ما نیامد امسال ما گشته پارسال فردای ما /ترسم که فردا هم اقای ما نیامد روی سفره هفت سین بیا دست به دعاشیم /برای ظهور عشق یک دم رو به خداشیم بیا دست به دعاشیم /خالی از شعر وصحبت دور از مدعا شیم بیا برای امسال پیرو اقا باشیم/ پیرو دین و قران خالی از گناه باشیم شاید تحولی نو در لیست انتظارست /شاید ظهور اقا در لیست افتخارست برچسبها: |
|
[ طراحي : بيرق عشق ] |